دو شنبه 30 / 10 / 1391برچسب:, |
|
اینم از این |
 |
از همین تریبون شهادت بچه مونو به خودم و همسرم تسلیت میگم
نه بابا شوخی کردم خبری نبود ما جو زده شده بودیم.
به قول یارو گفتنی بچه ها غزل هم رفت....
غزل هم به جمع ببعی ها اضافه شده و دیشب بله برونش بوده.
فقط این سندس خیلی بدجور مقاومت می کنه که ایشالا اونم بع بعش در میاد.
البته الان که دارم دقت می کنم فقط سندس نمونده بروبچ خیلی مقاومن.
سعیده، زهرا، الهام، لیلا، فهیمه، فائزه....
چقدر عروسی خواهیم داشت
غزل جونم خوشحالم که به آرزوت رسیدی.
پیوندت با مسعودت مبارک. 
سندس بی جنبه توهم خجالت بکش که زدی زیر گریه. آدم که از شوق گریه نمی کنه
دل نوشت: تورا دوست دارم به قدری که اشک ببارد به سجاده بی کسی*** به قدری که دل بارها بمیرد در اندوه و دلواپسی
نظرات شما عزیزان:
سعیده 
ساعت23:32---1 بهمن 1391
دوستم هر کارمی کنم لینک نمی شی پاسخ:از بس بلاگفا.............. (جای خالی را با سیمان پر کنید D:)
اشکال نداره چه کنیم دیگه
روزگار لاکردار همیشه به ما سخت گرفته.هه هه
|
|
|
|
|